کيست ستمکارتر از آن کسي که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيري کرده و سعي در ويراني آن مي نمايد(1).
مسجد نخستين و مهم ترين مرکز و نهاد جامعه ي اسلامي از صدر اسلام تاکنون مي باشد، طول عمر مسجد، به عنوان مظهر زندگي معنوي اسلام، برابر با طول عمر خود اسلام است، امروز هم گستره ي مسجد در جغرافياي جهان برابر با قلمرو جهاني اسلام است. شناخت اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامي، بدون شناخت مسجد ممکن نيست. هر کسي در آيينه مسجد نظر کند مي تواند اسلام را با تمام وجود در اين آيينه مشاهده کند. ما به اسلامي تعلق داريم که پيامبر ما آن روز که از مکه به مدينه هجرت کرد نخستين سنگ بناي حکومت اسلامي را با احداث يک مسجد آغاز کرد. پيامبر(ص) در آغاز اداره ي جامعه، مسجد تأسيس کرد و اسلام در طول تاريخ به برکت مساجد ادامه حيات داده است.
انقلاب اسلامي ما هم از درون مساجد آغاز شد. اين مردم متدين بودند که از امام راحل(ره) اطاعت کردند و به صحنه آمدند. مساجد مرکز تشکيلاتي انقلاب ما بوده است. انقلاب اسلامي با مسجد آغاز شده و با مسجد هم ادامه خواهد يافت و استکبار جهاني به خوبي مي داند که مسجد به عنوان پايگاه ديني مانع دستيابي دشمنان به اهداف شومشان در غير ديني کردن فضاي جامعه ي اسلامي ايران هستند. و آنچه بي ترديد دشمن را مي ترساند همين حضور آگاهانه ي مردم به ويژه جوانان در مساجد است. مسجد بهشت روي زمين و تنها مکاني است که انسان با حضور در آن به ساحل آرامش و اطمينان مي رسد. مسجد خانه ي خدا(2) و «جايگاه انبياء و رسولان وحي»(3) و مأمن مؤمنان است.
طبق آيه ي شريفه ي «في بيوتٍ أذنَ اللهُ أن تُرفَعَ...»(4) مي توان گفت که اولين ويژگي مساجد آن است که خانه هاي خدا در روي زمين هستند و به فرمان پروردگار بنيان شده اند.
و نيز رسول گرامي(ص) مي فرمايند: «مساجد خانه هاي خدا در روي زمين هستند. همان گونه که ستارگان براي اهل زمين مي درخشند، مساجد نيز براي اهل آسمان درخشان و نوراني هستند.»(5)
و ويژگي ديگر اين مراکز الهي آن است که چون داراي اهميت ويژه اي هستند خداوند فرمان رفع و منزلت آنها را صادر نموده است: «أن تُرفَع» اذن خدا به اينکه اين بيوت رفيع المقام باشند، به خاطر اين است که اين بيوت منتسب به خود اويند. علت رفع اين خانه، همان «يُذکَرَ فيها اسمُهُ» است، يعني همين که در آن بيوت نام خدا برده مي شود. و در رواياتي از امام صادق(ع) نقل شده است: «ملعونٌ ملعونٌ مَن لم يُوقِّرِ المسجدَ»(6)، لعنت شده است کسي که مسجد را گرامي ندارد. شايد با پشتوانه ي همين دسته از آيات و روايات است که بزرگان و علماي ما هتک حرمت مسجد را از گناهان کبيره دانسته اند. پس با توجه به مطالب پيش گفته بايد گفت مسجد در اسلام مکان مقدس و باعظمتي است. و رعايت حرمت آن واجب دانسته شده است. و در روايات موجود در متون ديني شيعه و سني، به دنبال عظمت مسجد، براي اهل مسجد نيز مقام و منزلتي والا بيان شده است که به اختصار به بعضي از آنها اشاره مي کنيم.
اهل مسجد، بهشتيان هستند.(7) اهل مسجد محبوب ترين بندگان نزد خداوند هستند.(8) خداوند آسايش روحي و رواني اهل مسجد را ضمانت کرده است(9).
کم کم پیامبر صلی الله علیه واله وسلم دید که بلال حبشی وقت نماز را اعلام کرده ولی هنوز سعد سرگرم خرید و
توبه
فروش است، نه وضو گرفته و نه برای نماز آماده می شود. پیامبر صلی الله علیه واله وسلم وقتی او را به این وضع دید، به او فرمود: «یا سعد شغلتک الدنیا عن الصلاة ای سعد دنیا تو را از نماز بازداشت». او در پاسخ چنین توجیه می کرد و می گفت: چه کار کنم؟ ثروتم را تلف کنم؟ به این مرد متاعی فروخته ام؛ می خواهم پولش را بستانم و از این مرد متاعی خریده ام؛ می خواهم قیمتش را بپردازم. رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم در مورد سعد، آن چنان ناراحت و غمگین شد که این بار اندوه رسول خدا شدیدتر از آن هنگام بود که سعد در فقر و تهیدستی به سر می برد.
جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نازل شد و عرض کرد: خداوند اندوه تو را در باره سعد دریافت، کدام یک از این دو حالت را در مورد سعد دوست داری آیا حالت اولی یعنی فقر و تهیدستی او و توجه به نماز و عبادت را دوست داری یا حالت دوم را که بی نیاز است ولی توجه به عبادت ندارد؟ پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمود: حالت اولی را دوست دارم، چرا که حالت دوم او باعث شد که دنیایش، دینش را ربود و برد، جبرئیل گفت: «ان الدنیا و الاموال فتنه و مشغله عن الاخره» ؛ دلبستگی به دنیا و ثروت، مایه آزمایش و بازدارنده آخرت است. آن گاه جبرئیل گفت: آن دو درهم را که به او قرض داده بودی از او بگیر که در این صورت وضع او به حالت اول برمی گردد رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم به سعد فرمود: آیا نمی خواهی دو درهم مرا بدهی؟ سعد گفت: به جای آن دویست درهم می دهم. پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم فرمود: همان دو درهم مرا بده. سعد دو درهم آن حضرت را داد از آن پس دنیا به سعد پشت کرد و تمام اموالش کم کم از دستش رفت و زندگیش به حالت اول بازگشت.
این داستان هشداری است به کسانی که دلبستگی به دنیا دارند و دنیا را هدف می دانند؛ غافل از آن که دنیا وسیله است برای آخرت، و دلبستگی افراطی به دنیا مانع یاد خدا می شود.
زمين براي اهل مسجد تسبيح مي کند(10). اهل مسجد مانع نزول عذاب الهي هستند(11
نظرات شما عزیزان: